سفارش تبلیغ
صبا ویژن
ریچارد رورتی(1) (دوشنبه 86/10/3 ساعت 8:5 عصر)
«این واقعیت که اندیشه پیامد دارد، به این معنا نیست که ما فیلسوفان، ما متخصصان اندیشه¬ها، در موضعی کلیدی هستیم. ما نیامده¬ایم که اصول یا بنیاد یا تشخیص-های نظری عمیق یا بینشی کلی فراهم بیاوریم. هرگاه از من می¬پرسند(چنان که متأسفانه اغلب سؤال می¬کنند)"رسالت" یا"وظیفه" فلسفه معاصر چه باید باشد، زبانم بند می¬آید… وقتی شما سعی می¬کنید اندیشه¬های به خصوصی را با هم ترکیب یا از هم تفکیک کنید، براساس شناختی که از نتایج تجربه¬های گذشته داریم، می¬توانیم دربار? آنچه روی خواهد داد، نظری بدهیم. ما، با این کار، می¬توانیم به شما کمک کنیم وقت خود را صرف تفکر کنید اما اگر تأکید چیزهایی را بخواهید که از صمیم دل دوست دارید در قلب نظام عالم باشد، یا اینکه احساس مسئولیت اخلاقی شما به جای آنکه"فقط" نتیجه شیو? تربیت شما باشد،"منطقی و عینی" به حساب آید، ما کسی نیستیم که سراغ او باید رفت».
(رورتی، تروتسکی و ارکیده¬های وحشی)

ریچارد رورتی فیلسوف پراگماتیست امریکایی یکی از درخشان¬ترین و خلاق¬ترین فلاسفه معاصر بود. آثار او طیف وسیعی از موضوعات مباحث فلسفی از فلسفه تحلیلی گرفته تا سیاست و ادبیات را در بر گرفته است. او با تأثیرپذیری از پراگمانیسم امریکایی و نمایندگان برجسته¬اش چون جان دیوی و ویلیام جیمز، فلسفه پساتحصلی آنگلوساکسون و فیلسوفانی چون کواین و دونالد دیویدسون و هیلاری پاتنام و تلفیق آن با دیدگاه فلاسفه اروپای قاره¬ای از هگل گرفته تا نیچه، هایدگر، گادامر و دریدا و در نهایت داروین که تأثیر بسزایی درتفکر فلسفی- اجتماعی او دارد، تصویرگر دنیای بدیع در اندیشه معاصر می¬شود. جسارت رورتی در ترکیب این اندیشه¬های متمایز و بدست دادن فلسفه¬ای"ضد بنیان¬گرایانه"، "و ضد متافیزیکی" او را بدل به یکی از برجسته¬ترین فلاسفه معاصر کرده است، فیلسوفی که "امید اجتماعی" و خواست جامعه¬ای و دموکراتیک و انسانی¬تر را در کانون نظام فکری خود می¬نهد.

شرح زندگی
ریچارد رورتی در اکتبر سال 1931 در نیویورک به دنیا آمد. محیط روشنفکری خانواده خیلی زود او را تحت تأثیر فضای اجتماعی- سیاسی روز امریکا قرار داد. پدر و مادر او"تروتسکیست" بودند از حزب کمونیست امریکا جدا شده بودند. خانواده و دوستان خانوادگی همگی بر اندیشه اجتماعی- سیاسی رورتی در سالهای نوجوانی تأثیر نهادند او خود می¬گوید: "... به خودم می¬گفتم اگر به راستی پسر خوبی هستم " تاریخ انقلاب روسیه" تروتسکی را باید بخوانم، کتابی که بارها خواندنش را آغاز کردم، ولی هیچ گاه به پایان نبردم: زیرا دهه 1940 انقلاب روسیه و خیانت استالین به آن، از نظر من به"تجسد" عیسی و خیانت کاتولیک¬ها به آن از دید لوتری¬های نازنین پیش رس 400 سال پیش شبیه بود" ... رورتی دراین فضا پس زمینه¬ی اندیشه¬هایش در فلسف? سیاسی را می¬یابد او می¬گوید: "من با این آگاهی بزرگ شدم که همه مردمان محترم، اگر نه تروتسکیست، دست کم سوسیالیست¬اند." (45:1384). رورتی در سال 1946 به دانشگاه شیکاگو رفت جایی که در آن رودولف کارناپ فیلسوف برجسته علم در آن تدریس می¬کرد. رورتی مدرک فوق¬لیسانس خود را در سال 1952 با رساله¬ای در باب وایتهد از این دانشگاه گرفت و سپس به دانشگاه ییل رفت و در آنجا زیر نظر پل وایس رساله دکترایش تحت عنوان"مفهوم امکان" (The concept of Potentiality) را نگاشت. رورتی از اواخر دهه 50 تا سال 1982 در دانشگاه¬های ییل و پرینستون به تدریس فلسفه پرداخت، علایق او به تدریج از مباحث"صرف فلسفه تحلیلی" به مباحث سیاسی و فرهنگی گسترش یافت؛ اگر چه در تمامی آثار او می¬توان یک خط سیر مشخص را دریافت به شکلی که او از دیدگاه خاص فلسفی خود در ارائه نظریاتش در باب فرهنگ، جامعه و حتی ادبیات معاصر بهره می¬برد. کتابهای اولیه او"چرخش زبانی"(The Linguistic Turn) (1967) و "فلسفه و آئینه طبیعت" (Philosophy and the Mirror of Nature) (1979) بودند، که اولی همچنان در قالب فلسفه تحلیل و فلسفه علم سنتی- به نگارش درآمده اما در دومی اساساً می-توان سرآغاز بسیاری از دیدگاهی¬های اصیل و خاص رورتی را دریافت. کتابهای بعدی او در سالهای دهه 80 و 90 شهرت فراوان رورتی را موجب شد کتابهایی چون”امکان، ایرونی و همبستگی“(Contingency, Irony and Solidarity)(1989) که می‏توان گفت مهم‏ترین و بنیانی‏ترین  کتاب اوست،”عینیت، نسبی‏گرایی و صدق“(ivity, Relativism and Truth)(1991)، ”مقالاتی در باب هایدگر و دیگران“(Essays on Heidegger and Others)(1991) ”حقیقت و پیشرفت“(Truth and Progress)(1998) که در واقع تشکیل دهندة سه جلد”مقالات فلسفی“ او هستند و در نهایت کتاب”کشور شدن کشور“(Country Achieving our)(1998) که اصلی‏ترین کتابهای او هستند.
رورتی در سال 1982 به دانشگاه ویرجینیا رفت و تا زمان بازنشستگی‏اش در این دانشگاه تدریس کرد و پس از بازنشستگی به دانشگاه استنفورد رفت و در آنجا تنها چند ساعت در هفته ادبیات تطبیقی تدریس کرد. ریچارد رورتی در 8 ژوئن سال 2007 میلادی در سال 76 سالگی چشم ازجهان فرو بست.

.



لیست کل یادداشت های این وبلاگ ?
 
  • بازدیدهای این وبلاگ ?
  • امروز: 32 بازدید
    بازدید دیروز: 2
    کل بازدیدها: 25204 بازدید
  • درباره من
  • مطالب بایگانی شده
  • اشتراک در خبرنامه
  •